جول اوستین – Joel Osteen ( جول اسکات اوستین – Joel Scott Osteen ) متولد 5 مارس 1936 می باشد.
جول اوستین در هوستن ، تگزاس متولد شد و یکی از شش فرزند جان اوستین و دولورس پیلگریم می باشد . پدرش کشیش سابق باپتیست جنوبی ، کلیسای لیکوود را تاسیس کرد که پشت یک غذا فروشی قدیمی بود و در حال حاضر جول اوستین کشیش اعظم آن است .
پدر جول اوستین سالها از او خواست تا او نیز سخنرانی های تلویزیونی خود را برگزار کند اما او قبول نمی کرد . در نهایت به پیشنهاد پدرش او در تاریخ 17 ژانویه 1999 او اولین خطبه خود را در تلویزیون پخش کرد و 6 روز بعد پدر او فوت شد . او پس از آن به صورت مداوم خطبه ها را خود انجام می داد و در تاریخ 3 اوکتبر 1999 به عنوان کشیش اعظم کلیسای لیکوود منسوب شد .
اگرچه او سخنرانی مذهبی انجام میدهد و توانست جایگاه پدرش را در کلیسای لیکوود به دست آورد، اما هرگز در رشتۀ علوم مذهبی یا الهیات تحصیل نکرده است.
آموزش های جول اوستین جایگاه آثار او را در لیست آموزشهای پرفروش نیویورک تایمز نیز جای داد و بیش از ۳ میلیون نسخه از آنها در سراسر جهان فروخته شد. آقای جول اوستین مخالفانی نیز دارد که ادعا میکنند که موعظههای او در رابطه با «فراوانی نعمات» برخلاف افکار و آموزههای دینی و مسیح میباشد. این رهبر مذهبیِ مثبتگرا، بر بزرگترین تجمع کلیسایی آمریکا، یعنی کلیسای لیکوود در هوستون، رهبری میکند.
لبخند معروف جول استین که برند شخصیتی جول اوستین نیز شده است و روایتهای شفاهی زیبایش باعث شده تا قلب ۷ میلیون انسان را در سراسر دنیا به دست آورد. او یک مبلغ مذهبی است که در تلویزیون برنامه دارد و همچنین کشیش کلیسای لیکوود میباشد. او معمولاً در استادیومها و اماکن ورزشی سخنرانی میکند.
اوستین یک واعظ معمولی نیست. چهرۀ جذابی دارد و پیامهای او این چنین هستند: «از تمام پتانسیل خود در زندگی استفاده کنید»، «پیروزمندانه زندگی کنید» و «لحظات سرنوشت ساز را از دست ندهید». او خیل عظیمی از مخاطبان را محصور خود میکند، از همین رو میتوان او را یک خطیب مذهبی تاثیرگذار در نظر گرفت.
متن سخنرانی جول اوستین: چگونه بر خستگی و ناامیدی غلبه کنیم؟
باعث افتخار ماست که در کنار شما هستیم. اگر شما هم اینجا آمدید در کنار ما بمانید، به شما قول می دهم که مانند خانه ی خودتان احساس راحتی کنید.
امروز می خواهم با شما در مورد «غلبه کردن بر خستگی » صحبت کنم.
در طول زندگی چالشی که همه ی ما بالاجبار با آن رو به رو می شویم، خستگی است. آسان است که خسته شویم. خستگی یعنی از دست دادن احساس خوشی و لذتی که می توانستیم داشته باشیم.
می توانید فرزندان فوق العاده ای بزرگ کنید ولی چون خسته شده اید، دیگر از آنها و از زندگی لذت نبرید.
می توانید شغل رویایی تان را داشته باشید. برای به دست آوردن آن سخت کار کرده اید. اما دیگر خسته شده اید، دیگر انگیزه ای برای رسیدن به آن ندارید.
بعضی وقت ها به دلیل اینکه مشکلاتمان بیشتر از حد تصورمان طولانی می شوند، دیگر خسته و ناامید می شویم.
اخیراً با یک خانومی صحبت می کردم. او در بیمارستان مخصوص سرطانی ها بستری بود و امیدوار بود که این دیگر آخرین دوره ی درمانش می باشد. ولی فهمید که درمانش 6 ماه دیگر هم ادامه دارد. بسیار ناامید شده بود. او می گفت که فکر نمی کند دیگر بتواند بیشتر از این، این شرایط را تحمل کند.




نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.